ابن عبدالله بن محمد بن حسن جذامی مالقی نباهی. مشهور به ابن حسن و مکنی به ابوالحسن. فقیه و ادیب ومورخ قرن نهم هجری قمری وی در سال 813 هجری قمری در مالقه متولد شد، سپس عهده دار امر قضاء در غرناطه گردید و دوباره با سمت سفیر سیاسی از غرناطه به فاس رفت. وی در سال 892 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: 1- المرتبه العلیا فیمن یستحق القضاء و الفتیا، در دو جزء. 2- نزههالبصائر والابصار. (از معجم المؤلفین)
ابن عبدالله بن محمد بن حسن جذامی مالقی نباهی. مشهور به ابن حسن و مکنی به ابوالحسن. فقیه و ادیب ومورخ قرن نهم هجری قمری وی در سال 813 هجری قمری در مالقه متولد شد، سپس عهده دار امر قضاء در غرناطه گردید و دوباره با سمت سفیر سیاسی از غرناطه به فاس رفت. وی در سال 892 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: 1- المرتبه العلیا فیمن یستحق القضاء و الفتیا، در دو جزء. 2- نزههالبصائر والابصار. (از معجم المؤلفین)
ابن حسن بن علی اسنوی مصری شافعی، ملقّب به بدرالدین. وی فقیه بود و در سال 775 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح التعجیز مختصرالوجیز لابن منعه الموصلی، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین ج 1 ص 725)
ابن حسن بن علی اسنوی مصری شافعی، ملقّب به بدرالدین. وی فقیه بود و در سال 775 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح التعجیز مختصرالوجیز لابن منعه الموصلی، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین ج 1 ص 725)
ملقّب به عمادالدین و مشهور به العادل (علی الپی...). یازدهمین تن از امرای ارتقیۀ ماردین است. که در سال 712 هجری قمری حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 151) (از معجم الانساب زامباور ص 345)
ملقّب به عمادالدین و مشهور به العادل (علی الپی...). یازدهمین تن از امرای ارتقیۀ ماردین است. که در سال 712 هجری قمری حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 151) (از معجم الانساب زامباور ص 345)
آنکه خدائی علی بن ابی طالب (ع) گوید. آنکه علی را خدا گوید. قائل بالوهیت علی بن ابی طالب علیه السلام. نام یکی از فرق غلاه شیعه است و آنان را در نقاط مختلف بنامهای دیگر چون نصیریه، اهل حق و غیره نیز خوانند. منشاء و ریشۀآنان - درباره اصل و ریشه علی اللهیان آراء و نظرات مختلفی است که مهمترین آن این است که آنان را یک فرقۀ سیاسی می دانند که ایرانیان متعصب برای انهدام بنیان اسلام این فرقه را تشکیل داده اند. و بعضی اجداد آنان را مسیحی و یا ارمنی و آسوری می دانند. اما خود ’اهل حق’ می گویند که فرقه ای از ریشه اثناعشریه و یکی از هفده سلسلۀ عرفا بشمار میایند و در عین حال میان خود و متصوفه تفاوتی قائلند چه متصوفه بیشتر معتقد به وصولند لیکن علی اللهیان معتقد به سلوک هستند. وچون سرسلسلۀ اهل حق حضرت علی بن ابی طالب است لذا بدین نام مشهور شده اند. و از آنجا که مشابهاتی میان عقاید علی اللهیان و نصیریه موجود است از این جهت اشتباهاً به آنها ’نصیریه’ هم می گویند و الا این فرقه بکلی از نامیده شدن به این نام نفرت دارند و می گویند نصیریه ’علی’ را مظهر تام و تمام حق ’لذاته’ می دانند، ولی به عقیدۀ ما علی مظهر تام و تمام است ’لصفاته’. عقاید مذهبی آنها - علی اللهیان معتقد به رجعت روح هستند ولی نه بطور کلی. یعنی معتقد به امکان آن می باشند، لیکن می گویند برای اکمال طبیعت است و روح باید سیر تکاملی بکند تا به مقامی که شایستۀ اوست و شروع آن از بدو پیدایش، ازجماد و نبات و حیوان است تا آنجا که به مقام انسانیت کامل و ملکوتیت و الوهیت برسد. و می گویند اشخاصی که افعال آنها پسندیده و مقبول است اگر از مبداء صدق تقاضا کنند به صورت کاملتری روح آنها به این دنیا برمی گردد. اما درباره ظهور، افسانه ای دارند. و نیز اولین تجلی تام و تمام را در حضرت علی بن ابی طالب (ع) می دانند. و دومین تجلی تام را در سلطان اسحاق می دانندو سلطان اسحاق نوۀ حضرت موسی بن جعفر و پسر سیدعیسی است که او را شیخ عیسی می گفته اند. و این تجلی را ازهر حیث کامل می دانستند و به همین جهت علی بن ابی طالب و سلطان اسحاق را برابر نهاده و می گویند سلطان اسحاق مظهر علی است. و برای او کرامات و معجزاتی زیاد می شمارند و منشاء بسیار از عادات و آداب آنان وقایعی است که بر این سلطان اسحاق گذشته است. کتب و اسناد آنان - دستورات مذهبی و اجتماعی علی اللهیان باید همه منظوم باشد والا سند نیست. و سخنانی که از بزرگان مذهبی این فرقه باقی مانده بر دو گونه است: 1- گفتار. 2- کلام. درجۀ کلام بالاتر از گفتار است، چه کلام امر و دستور است و گفتار موعظه و پند و اندرز. و ’کلام’ عبارت از سخنانی است که از سلطان اسحاق بجای مانده و ’گفتار’ سخنان غیر اوست. معتقدات و آداب علی اللهیان - 1- روزۀ سالیانه و جشن خاوندگار، علی اللهیان را در سال روزه ای است که سه روز و سه شب طول می کشد. و در پایان روز سوم یعنی شب چهارم با آداب بخصوصی روزۀ خود را می شکنند و با صرف ’شام حق’ افطار می کنند. و این شام را که درحقیقت بمنزلۀ جشنی است، ’جشن خاوندگار’ (خداوندگار) می نامند. و ظاهراً منشاء این روزه، داستان سه روز گرسنه ماندن سلطان اسحاق و یارانش در ’غار نور’ می باشد. 2- نیاز یا کردار، یکی از پایه های معتقدات علی اللهیان، ’نیاز’ یا ’کردار’ است. و آن این است که هرکس باید در عرض هفته یک مرتبه و ماه یک بار و فصل یک مرتبه و سال یک بار قربانی کند و این قربانی برحسب توانائی اشخاص، گاو یا گوسفند یا خروس یا نانی بخصوص ویا حتی یک دانه ’جوز’ می تواند باشد. و این قربانی را مراسم و آداب مفصل و بخصوصی است. 3- نماز، این جماعت نماز نمی خوانند و بجای نماز همان نیاز یا کردار را دارند که در فوق ذکر شد. و می گویند چون نماز بایدبا حضور قلب باشد و حضور قلب کمتر حاصل می شود، بنابراین نماز خواندن بی فایده است لیکن نهی از نماز خواندن هم ندارند. ولی بنظر می رسد که در باب ترک نماز، پیشوایان و رؤسای اولیۀ آنها، در خود اشراقهائی دیده و یا ادعا کرده اند که واصل به خدا شده اند و دیگر نماز خواندن برای آنها کار عبث و بیهوده ای است، پیروان آنها هم عمل مقتدای خود را ملاک قرار داده و ترک نماز گفته اند. 4- تعداد زوجات و ازواج: در نزد این فرقه تعدد زوجات و ازواج غیرمشروع است. ولی گاه به پیروی از سایر مسلمین مردان آنها چند زن می گیرند. 5- طلاق، طلاق در نزد آنها مجاز نیست مگر در مورد فسق زن. 6- مراسم عقد، در دهات مراسم خاصی جهت این امر دارند و معمولاً خواندن صیغۀ نکاح را لازم نمی دانند. اما در شهرها کاملاً مانند سایر مسلمین رفتار می کنند. و در مراکز عیسویت، در کلیساها و در مراکز یهود، در کنیسه ها این آداب را انجام می دهند. 7- در خوردنیها و نوشیدنیها محرمات ندارند. بنابراین از خوردن گوشت خوک یا نوشیدن شراب ممنوع نیستند. اما صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد که: نزد ایشان کشتن موجود جاندار نارواست چه علی الله گوید ’لاتجعلوا بطونکم مقابرالحیوانات’. 8- ختنه در نزد آنها معمول است. 9- نامهائی که بر بچه های خود می گذارند غالباً از اسامی اسلامی است، لیکن بیشتر نامهای مردان آنها مختوم به ’علی’ است، مانند: قربانعلی، امامعلی، عباسعلی، محمدعلی، غلامعلی... 10- شارب: بزرگترین مشخص و ممیز ظاهری این قوم از سایر فرق قضیۀ شارب است. چه نزد سایر فرق اسلامی یکی از سنن اسلام زدن شارب است. اما در نزد علی اللهیان زدن شارب گناهی بس بزرگ است و معتقدند که علی بن ابی طالب (ع) شارب خود را نمیزده است. 11- این قوم در دنیا هیچکس را بد نمی دانند و هیچ فرقه و قومی را سب و لعن نمی گویند. و همین امر باعث شده است که در میان فرق ومذاهب مختلف با کمال آزادی سر می کنند. علی اللهیان حتی به شیطان هم بد نمی گویند و معتقدند که شیطان راندۀ خالق است نه راندۀ مخلوق و اصولاً بد گفتن به مصنوع، توهین به صانع است. و شیطان را غالباً ’ملک طاووس’ نامند و اسم اصلی او را نمی برند. بدین سبب این قوم به شیطان پرست نیز معروف شده اند. 12- ’حقیقت’ در نظر آنها چهار چیز است: راستی، پاکی، نیستی و رضا. 13- این قوم تبلیغات مذهبی ندارند و هرگز دیده نشده است که برای انتشار مذهب خود دعاتی به اطراف روانه کنند. 14- این فرقه گاهی ’کلمات شهادت’ را تکرار می کنند. و بعضی اوقات هم به زیارت مشاهد متبرکه می روند. 15- عقیدۀ علی اللهیان راجع به ’سه خلیفۀ اول مسلمین’ مطابق آنچه صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد از این قرار است که: جمیع محرمات عبارت از این سه تن است و ابلیس و مار و طاووس کنایه از این سه تن است و نیز مقصود از شداد و نمرود و فرعون ایشانند و از این قبیل اعتقادات. اما بنظر می رسد این گفته ها صحیح نباشد چه با خوش بینی و یا لااقل عدم بدبینی آنها به سایر مذاهب، که در فوق بدان اشاره شد، وفق نمی دهد. 16- صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد که: این قوم به مصحف فعلی عقیده ندارند زیرا می گویند تحریف شده است. و آن را آن مصحفی نمی دانند که علی الله به محمد داده است. فرق علی اللهیان - دائره المعارف اسلامی به فرانسه می نویسد که: علی اللهیان به هفت فرقه تقسیم می شوند: ابراهیمی، خانتاشی، خموشی، داوودی، سلطان ببری، شاه ایازی و میری. و نیز می نویسد که: آنهامدعیند که ’باباطاهر عریان’ و خواهرش ’بی بی فاطمه’ و ’سیدالحمیری’ برمذهب آنها بوده اند. برای تفصیل بیشتر راجع به ’علی اللهیان’ رجوع به رسالۀ دورۀ لیسانس دکتر عبدالحمید گلشن ابراهیمی راجع به ’غلاه شیعه’ شود که به شمارۀ 10 (سال 22- 1321) در کتاب خانه دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران ثبت است. و نیز رجوع به مآخذ ذیل شود که در این رساله بدان اشاره شده است: دائره المعارف اسلامی به فرانسه. سلسلۀ انتشارات عالم اسلامی به زبان انگلیسی. دیوان ادیب الممالک. دبستان مذاهب
آنکه خدائی علی بن ابی طالب (ع) گوید. آنکه علی را خدا گوید. قائل بالوهیت علی بن ابی طالب علیه السلام. نام یکی از فرق غلاه شیعه است و آنان را در نقاط مختلف بنامهای دیگر چون نصیریه، اهل حق و غیره نیز خوانند. منشاء و ریشۀآنان - درباره اصل و ریشه علی اللهیان آراء و نظرات مختلفی است که مهمترین آن این است که آنان را یک فرقۀ سیاسی می دانند که ایرانیان متعصب برای انهدام بنیان اسلام این فرقه را تشکیل داده اند. و بعضی اجداد آنان را مسیحی و یا ارمنی و آسوری می دانند. اما خود ’اهل حق’ می گویند که فرقه ای از ریشه اثناعشریه و یکی از هفده سلسلۀ عرفا بشمار میایند و در عین حال میان خود و متصوفه تفاوتی قائلند چه متصوفه بیشتر معتقد به وصولند لیکن علی اللهیان معتقد به سلوک هستند. وچون سرسلسلۀ اهل حق حضرت علی بن ابی طالب است لذا بدین نام مشهور شده اند. و از آنجا که مشابهاتی میان عقاید علی اللهیان و نصیریه موجود است از این جهت اشتباهاً به آنها ’نصیریه’ هم می گویند و الا این فرقه بکلی از نامیده شدن به این نام نفرت دارند و می گویند نصیریه ’علی’ را مظهر تام و تمام حق ’لذاته’ می دانند، ولی به عقیدۀ ما علی مظهر تام و تمام است ’لصفاته’. عقاید مذهبی آنها - علی اللهیان معتقد به رجعت روح هستند ولی نه بطور کلی. یعنی معتقد به امکان آن می باشند، لیکن می گویند برای اکمال طبیعت است و روح باید سیر تکاملی بکند تا به مقامی که شایستۀ اوست و شروع آن از بدو پیدایش، ازجماد و نبات و حیوان است تا آنجا که به مقام انسانیت کامل و ملکوتیت و الوهیت برسد. و می گویند اشخاصی که افعال آنها پسندیده و مقبول است اگر از مبداء صدق تقاضا کنند به صورت کاملتری روح آنها به این دنیا برمی گردد. اما درباره ظهور، افسانه ای دارند. و نیز اولین تجلی تام و تمام را در حضرت علی بن ابی طالب (ع) می دانند. و دومین تجلی تام را در سلطان اسحاق می دانندو سلطان اسحاق نوۀ حضرت موسی بن جعفر و پسر سیدعیسی است که او را شیخ عیسی می گفته اند. و این تجلی را ازهر حیث کامل می دانستند و به همین جهت علی بن ابی طالب و سلطان اسحاق را برابر نهاده و می گویند سلطان اسحاق مظهر علی است. و برای او کرامات و معجزاتی زیاد می شمارند و منشاء بسیار از عادات و آداب آنان وقایعی است که بر این سلطان اسحاق گذشته است. کتب و اسناد آنان - دستورات مذهبی و اجتماعی علی اللهیان باید همه منظوم باشد والا سند نیست. و سخنانی که از بزرگان مذهبی این فرقه باقی مانده بر دو گونه است: 1- گفتار. 2- کلام. درجۀ کلام بالاتر از گفتار است، چه کلام امر و دستور است و گفتار موعظه و پند و اندرز. و ’کلام’ عبارت از سخنانی است که از سلطان اسحاق بجای مانده و ’گفتار’ سخنان غیر اوست. معتقدات و آداب علی اللهیان - 1- روزۀ سالیانه و جشن خاوندگار، علی اللهیان را در سال روزه ای است که سه روز و سه شب طول می کشد. و در پایان روز سوم یعنی شب چهارم با آداب بخصوصی روزۀ خود را می شکنند و با صرف ’شام حق’ افطار می کنند. و این شام را که درحقیقت بمنزلۀ جشنی است، ’جشن خاوندگار’ (خداوندگار) می نامند. و ظاهراً منشاء این روزه، داستان سه روز گرسنه ماندن سلطان اسحاق و یارانش در ’غار نور’ می باشد. 2- نیاز یا کردار، یکی از پایه های معتقدات علی اللهیان، ’نیاز’ یا ’کردار’ است. و آن این است که هرکس باید در عرض هفته یک مرتبه و ماه یک بار و فصل یک مرتبه و سال یک بار قربانی کند و این قربانی برحسب توانائی اشخاص، گاو یا گوسفند یا خروس یا نانی بخصوص ویا حتی یک دانه ’جوز’ می تواند باشد. و این قربانی را مراسم و آداب مفصل و بخصوصی است. 3- نماز، این جماعت نماز نمی خوانند و بجای نماز همان نیاز یا کردار را دارند که در فوق ذکر شد. و می گویند چون نماز بایدبا حضور قلب باشد و حضور قلب کمتر حاصل می شود، بنابراین نماز خواندن بی فایده است لیکن نهی از نماز خواندن هم ندارند. ولی بنظر می رسد که در باب ترک نماز، پیشوایان و رؤسای اولیۀ آنها، در خود اشراقهائی دیده و یا ادعا کرده اند که واصل به خدا شده اند و دیگر نماز خواندن برای آنها کار عبث و بیهوده ای است، پیروان آنها هم عمل مقتدای خود را ملاک قرار داده و ترک نماز گفته اند. 4- تعداد زوجات و ازواج: در نزد این فرقه تعدد زوجات و ازواج غیرمشروع است. ولی گاه به پیروی از سایر مسلمین مردان آنها چند زن می گیرند. 5- طلاق، طلاق در نزد آنها مجاز نیست مگر در مورد فسق زن. 6- مراسم عقد، در دهات مراسم خاصی جهت این امر دارند و معمولاً خواندن صیغۀ نکاح را لازم نمی دانند. اما در شهرها کاملاً مانند سایر مسلمین رفتار می کنند. و در مراکز عیسویت، در کلیساها و در مراکز یهود، در کنیسه ها این آداب را انجام می دهند. 7- در خوردنیها و نوشیدنیها محرمات ندارند. بنابراین از خوردن گوشت خوک یا نوشیدن شراب ممنوع نیستند. اما صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد که: نزد ایشان کشتن موجود جاندار نارواست چه علی الله گوید ’لاتجعلوا بطونکم مقابرالحیوانات’. 8- ختنه در نزد آنها معمول است. 9- نامهائی که بر بچه های خود می گذارند غالباً از اسامی اسلامی است، لیکن بیشتر نامهای مردان آنها مختوم به ’علی’ است، مانند: قربانعلی، امامعلی، عباسعلی، محمدعلی، غلامعلی... 10- شارب: بزرگترین مشخص و ممیز ظاهری این قوم از سایر فرق قضیۀ شارب است. چه نزد سایر فرق اسلامی یکی از سنن اسلام زدن شارب است. اما در نزد علی اللهیان زدن شارب گناهی بس بزرگ است و معتقدند که علی بن ابی طالب (ع) شارب خود را نمیزده است. 11- این قوم در دنیا هیچکس را بد نمی دانند و هیچ فرقه و قومی را سب و لعن نمی گویند. و همین امر باعث شده است که در میان فرق ومذاهب مختلف با کمال آزادی سر می کنند. علی اللهیان حتی به شیطان هم بد نمی گویند و معتقدند که شیطان راندۀ خالق است نه راندۀ مخلوق و اصولاً بد گفتن به مصنوع، توهین به صانع است. و شیطان را غالباً ’ملک طاووس’ نامند و اسم اصلی او را نمی برند. بدین سبب این قوم به شیطان پرست نیز معروف شده اند. 12- ’حقیقت’ در نظر آنها چهار چیز است: راستی، پاکی، نیستی و رضا. 13- این قوم تبلیغات مذهبی ندارند و هرگز دیده نشده است که برای انتشار مذهب خود دعاتی به اطراف روانه کنند. 14- این فرقه گاهی ’کلمات شهادت’ را تکرار می کنند. و بعضی اوقات هم به زیارت مشاهد متبرکه می روند. 15- عقیدۀ علی اللهیان راجع به ’سه خلیفۀ اول مسلمین’ مطابق آنچه صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد از این قرار است که: جمیع محرمات عبارت از این سه تن است و ابلیس و مار و طاووس کنایه از این سه تن است و نیز مقصود از شداد و نمرود و فرعون ایشانند و از این قبیل اعتقادات. اما بنظر می رسد این گفته ها صحیح نباشد چه با خوش بینی و یا لااقل عدم بدبینی آنها به سایر مذاهب، که در فوق بدان اشاره شد، وفق نمی دهد. 16- صاحب ’دبستان مذاهب’ می نویسد که: این قوم به مصحف فعلی عقیده ندارند زیرا می گویند تحریف شده است. و آن را آن مصحفی نمی دانند که علی الله به محمد داده است. فرق علی اللهیان - دائره المعارف اسلامی به فرانسه می نویسد که: علی اللهیان به هفت فرقه تقسیم می شوند: ابراهیمی، خانتاشی، خموشی، داوودی، سلطان بَبُری، شاه ایازی و میری. و نیز می نویسد که: آنهامدعیند که ’باباطاهر عریان’ و خواهرش ’بی بی فاطمه’ و ’سیدالحمیری’ برمذهب آنها بوده اند. برای تفصیل بیشتر راجع به ’علی اللهیان’ رجوع به رسالۀ دورۀ لیسانس دکتر عبدالحمید گلشن ابراهیمی راجع به ’غلاه شیعه’ شود که به شمارۀ 10 (سال 22- 1321) در کتاب خانه دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران ثبت است. و نیز رجوع به مآخذ ذیل شود که در این رساله بدان اشاره شده است: دائره المعارف اسلامی به فرانسه. سلسلۀ انتشارات عالم اسلامی به زبان انگلیسی. دیوان ادیب الممالک. دبستان مذاهب
ابن ابراهیم بن محمد بن عیسی بن سعدالخیر انصاری بلنسی، مکنّی به ابوالحسن. وی عالم در زبان و ادبیات عرب، و نویسنده و شاعر و خوش نویس بود. و در سال 570 یا 571 هجری قمری در اشبیلیه درگذشت. او راست: 1- جذوهالبیان و فریدهالعقیان. 2- الحلل، که شرح الجمل زجاجی در نحو است. 3- کتاب الفرط علی الکامل. و نیز اشعاری از او باقی مانده است. (از معجم المؤلفین بنقل از التکملۀ ابن ابار ص 671. فوات الوفیات ج 2 ص 38. کشف الظنون ص 581 و 603). و نیز رجوع به ابوالحسن انصاری شود ابن عطیه بن مطرف بن سلمۀ لخمی بلنسی، مشهور به ابن زقاق و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی لخمی و نیز به ابن زقاق شود
ابن ابراهیم بن محمد بن عیسی بن سعدالخیر انصاری بلنسی، مکنّی به ابوالحسن. وی عالم در زبان و ادبیات عرب، و نویسنده و شاعر و خوش نویس بود. و در سال 570 یا 571 هجری قمری در اشبیلیه درگذشت. او راست: 1- جذوهالبیان و فریدهالعقیان. 2- الحلل، که شرح الجمل زجاجی در نحو است. 3- کتاب الفرط علی الکامل. و نیز اشعاری از او باقی مانده است. (از معجم المؤلفین بنقل از التکملۀ ابن ابار ص 671. فوات الوفیات ج 2 ص 38. کشف الظنون ص 581 و 603). و نیز رجوع به ابوالحسن انصاری شود ابن عطیه بن مطرف بن سلمۀ لخمی بلنسی، مشهور به ابن زقاق و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی لخمی و نیز به ابن زقاق شود
سید محمد بن علی النقی، فرزند امام علی النقی امام دهم و برادر بزرگ امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان. مزار او نزدیک شهر بلد در چند فرسخی سامراء و زیارتگاهی است مشهور. (از یادداشت مرحوم دهخدا)
سید محمد بن علی النقی، فرزند امام علی النقی امام دهم و برادر بزرگ امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان. مزار او نزدیک شهر بلد در چند فرسخی سامراء و زیارتگاهی است مشهور. (از یادداشت مرحوم دهخدا)